یاد داشتن: بلد بودن
سرکن: مداد تراش
سیخ ماهی: تیغ ماهی
پلخمون: یک وسیله ی وای شکل از چوب که یک کش یا لاستیک به انتهاش وصل است و با آن می توان سنگ پرت کرد
چمبه: اصطلاح کوچه بازاری برای فرد چاق
چغک:گنجشک
وی کردن (برنج): درشت شدن بعد از پخت (برنج)
کم زور یا پر زور کردن گاز : کم یا زیاد کردن شعله گاز
کلپاسه: مارمولک
دلنگون: آویزان
جیر دادن: جیر زدن
توشله:تیله
سرپایی: دمپایی
ناسوس: تلمبه دچرخه
یره ،یره گه: یارو ، فلانی (عامیانه)
کلاج: کسی که چشمش چپ است
موساکوتقی: قمری
ورچپه:برعکس
ناخن جله: نیشگون
پشینگ: ریختن ناخاسته مایعات روی لباس
حولی : حیاط
قله،قلگی: روستا، روستایی ( عامیانه قلعه)
کغ: کال ، نارس
خردو: کوچک
شرشره: کاغذ کشی
نوردوون: نردبان
سو بالا،سو پایین ( چراغ ماشین ): نور بالا ، نور پایین
کیس: کیک
چاقون: چاقو
فاطمه چسک: خرچسه
گوررجه: گوجه فرنگی
خیال: خیار
ضلر: ضرر
همسده: همسایه
الله بختکی: همینطوری ، شانسکی
خیزه: دراور
خل: آب دماغ
خفتی: گردنبند
دوری: سینی بزرگ
طاس: کاسه
خوش: مادر زن/شوهر
خسر: پدر زن/شوهر
وسنی:هوو
از دستی:عمدا
کل: کچل
نظرات شما عزیزان:
امیر علی
ساعت11:45---17 تير 1390
مشهدیارو عشق استتتتت
سایت خیلی خوبی داری خوشحال میشم به وبلاگ منم سر بزنی
پاسخ: ممنون حتمان سر میزنم
فائزه
ساعت12:36---15 تير 1390
بوسه یعنی ساعتی بی عقربه
رفتن از روی زمین بی بدرقه
بوسه یعنی ژاک گشتن در خدا
بوسه یعنی بی صدا کردن دعا
بوسه یعنی اینکه من بازنده ام
تا به آخر از خودم شرمنده ام
بوسه یعنی دست گل در رود آب
بوسه یعنی عشقبازی بی عذاب
بوسه را در جای خود دین سزاست
بوسه یک احساس از سوی خداست
مادرم بوسیدنت اعجاز داشت
در دلم شوری ز عشقی می نگاشت
بوسه تنها مال تو مخصوص توست
اروز یم بوسه ای ناب و درست....